شاید سوال شما هم باشد!

فکر تعطیل

دردرجه اول یاد گیری زبان عربی برای درک بهتر معانی قرآن امر پسندیده ای استاما این مطلب بدان معنا نیست که استفاده از ترجمه های معتبر قرآن فایده اینداشته باشد بلکه استفاده از این ترجمه ها برای کسانی که زبان عربی نمی دانند مفید است.


در این مقاله به دو سوال در مورد قرآن پاسخ خواهیم گفت:

سوال اول: آیا خواندن از روی ترجمه قرآن مفید است؟

ازنظر فقهی ترجمه قرآن در حکم خود قرآن نیست به همین علت مراجع عظام تقلید گفته اند: " مسّ نمودن خطّ قرآن، یعنی رساندن جایی از بدن به خطّ قرآن برایکسی که وضو ندارد، حرام است. ولی اگر قرآن را به زبان فارسی یا به زبان دیگر ترجمه کنند مسّ آن اشکال ندارد. (توضیح المسائل (المحشی للإمام الخمینی)، ج1، ص 186) " از طرف دیگر گفته اند: " انسان باید نماز را یاد بگیرد که غلط نخواند." (توضیح المسائل (المحشی للإمام الخمینی)، ج1، ص 550)بنابراین خواندن ترجمه قرآن به جای حمد و سوره جایز نیست.

از نظر محتوا و مفهوم نیز ترجمه های قرآن هر چه به معنا و مفهوم قرآن نزدیک باشد، باز هم به طور کامل نمی تواند معنای قرآن را به مخاطب القا کند.

پسدر درجه اول یاد گیری زبان عربی برای درک بهتر معانی قرآن امر پسندیده ای است اما این مطلب بدان معنا نیست که استفاده از ترجمه های معتبر قرآن فایدهای نداشته باشد بلکه استفاده از این ترجمه ها برای کسانی که زبان عربی نمیدانند مفید است.

 

سوال دوم: چرا خداوند در قرآن برای خودش از ضمیر مذکر استفاده کرده است؟

زبانقرآن عربی است و زبان عربی برخلاف برخی از زبان ها، از دو نوع ضمایر مذکّرو مۆنت برخوردار است طبیعی است که هر کتابی بخواهد با این زبان نوشته شود،اگر چه کتاب الهی باشد، باید از قواعد آن زبان پیروی کرده و بر آن ساختار باشد. زبان عربی به علّت نداشتن ضمیر خنثی، بعضی از چیزهایی که فارغ از جنسیت باشند را با ضمیر مذکّر می آورد. البته نظیر این، در زبان های دیگری؛مثل زبان فرانسه نیز وجود دارد. با اتکا به این نکته می توان نتیجه گرفت که آوردن ضمیر مذکّر، ربطی به صفات مردانه ندارد. در واقع می توان گفت که قرآنمغلوب نگاه مرد سالارانه متداول در فرهنگ زمانه خویش نشده است، بلکه یک ویژگی زبانی است، که گوینده را پایبند به رعایت آن می کند. بنابر این، قرآنبه مقتضای این که به زبان عربی نازل شده است، با همین گفتمان سخن می‌گوید وهماهنگ با قواعد عربی از ضمایر و واژگان مذکر برای خداوند بهره می‌گیرد.

نشانههای لفظی مۆنث و مذکر، بار ارزشی ندارند و نشانه و دلیل بر کرامت و منزلت نیست، لذا اگر نشانه های لفظی مذکر، به خاطر کرامت و منزلت خاص، دارای ارزشبود، برای غیر انسان و برخی از موجودات پلیدی مثل شیطان و ابلیس ... نبایداز افعال یا اسامی یا ضمایر و ... دارای نشانه های لفظی مذکر استفاده می شد

به بیان دیگر:

از طرفی؛ در زبان عربی، اسم ها و فعل ها (به جز فعل های متکلم وحده و متکلم مع الغیر) دو نوع می باشند: مذکر و مۆنث، و مذکر و مۆنث نیز به حقیقی و مجازی تقسیم می شوند.

موجوداتی که دستگاه ها و آلات ذکورت و انوثت (مردانگی و زنانگی) داشته باشند، مذکر و مۆنث حقیقی اند و گرنه مجازی خواهند بود. مذکر حقیقی مانند «رجل» (مرد) و «جمل» (شتر نر) و مۆنث حقیقی مانند «امرأة» (زن) و «ناقة» (شتر ماده)؛ و مذکر مجازی مانند: «قلم» و «جدار» (دیوار)، مۆنث مجازی مانند: «دار» (خانه) و «غرفه» (اطاق). وکار برد مۆنث مجازی در مواردی؛ مانند، اسامی شهرها و اعضاء زوج بدن، قیاسیو بر طبق قاعده است و در بقیه موارد قاعده خاصی ندارد و سماعی است؛ یعنی ملاک فقط شنیدن از عرب زبان ها است و باید دید عرب زبان ها در چه مواردی بهکار می برند و اگر چیزی مۆنث حقیقی و مجازی و نیز مذکر حقیقی نباشد، مذکر مجازی خواهد بود. [1]

ازنظر محتوا و مفهوم نیز ترجمه های قرآن هر چه به معنا و مفهوم قرآن نزدیک باشد، باز هم به طور کامل نمی تواند معنای قرآن را به مخاطب القا کند. پس در درجه اول یاد گیری زبان عربی برای درک بهتر معانی قرآن امر پسندیده ای است اما این مطلب بدان معنا نیست که استفاده از ترجمه های معتبر قرآن فایدهای نداشته باشد بلکه استفاده از این ترجمه ها برای کسانی که زبان عربی نمیدانند مفید است

و از طرف دیگر چون خداوند نه زاینده و نه زائیده شده و نه چیزی مثل اوست. [2] و از موارد کار برد قیاسی و سماعی مۆنثمجازی هم نیست پس براساس قواعد زبان عربی برای ذات متعالی خداوند باید از ضمایر، اسامی و صفات به صورت مذکر (مجازی) استفاده نمود.

به این نکته هم باید توجه داشت که نشانه های لفظی مۆنث و مذکر، بار ارزشی ندارند ونشانه و دلیل بر کرامت و منزلت نیست، لذا اگر نشانه های لفظی مذکر، به خاطر کرامت و منزلت خاص، دارای ارزش بود، برای غیر انسان و برخی از موجوداتپلیدی مثل شیطان و ابلیس ... نباید از افعال یا اسامی یا ضمایر و ... دارای نشانه های لفظی مذکر استفاده می شد.

و همین طور اگر نشانه هایلفظی مۆنث، دلیل و نشانهء نقص و بی ارزشی بود، برای موجودات با ارزشی مانند: خورشید، (شمس)، زمین (ارض)، مردان (الرجال)، آب (ماء) و ...، و برایبهترین اعمال و بهترین جایگاه ها مثل؛ نماز (صلوة)، زکات (زکاة)، جنت، نشانه های لفظی مۆنث نمی آوردند [3].

 

پی نوشت ها:

[1] صرف ساده، ص 145 و 28.

[2] لم یلد و لم یولد. (توحید/3). لیس کمثله شیء (شوری/11)

[3] زن در آینه جلال و جمال، جوادی آملی، ص 78.   


منابع:

سایت اسلام کوئیست

سایت راسخون





 برچسب ها : مطالب دینی