تاثير نماز بر انزوا و گوشه نشيني

اگرچهاز شرايط قبولي نماز دوري از گناه است و انجام گناه با روح نماز سازگاري ندارد و اثر آن را كم مي­كند؛ اما اگر فرد گناه كاري كه نيت خالص ندارد، نمازش را ترك كند، آيا وضع و حال بهتري پيدا خواهد كرد؟ آيا دلش صاف و روشنمي­گردد؟

بدون شك نماز در همين فرد آلوده و خطاكار به اندازه خودشداراي اثر است، به گونه­ اي كه اگر اين نماز ترك شود، آلودگي و گناه فرد بيشتر مي­شود؛ يعني اثر نماز كه همان نهي از فحشا و زشتي منكرات است[1]و لو در حد كم و ناچيز، در اين فرد ظاهر مي­گردد و به اندازه خود او را ازآلودگي و زشتي بيشتر باز مي­دارد. چه طور مي­توان چنين اثرات واضحي را انكار كرد؟!

در روايت آمده است: جواني از انصار نمازش را با پيامبر(ص) مي­خواند، ولي گناه و محرمات را نيز انجام مي­داد. جريان را به پيامبر(ص) گفتند. پيامبر اعظم(ص) فرمود: " نمازش روزي او را از بدي و زشتي باز مي­دارد". طولي نكشيد كه ديدند آن جوان توبه كرد و دست از كارهاي بد و زشتش برداشت.[2]

بنابراين،تأثير نماز در هر كسي، تابع ميزان معرفت و شناخت، اخلاص در نيت، حضور قلب وساير شرايط و آدابي است كه رعايت مي­كند و چون اين امور در افراد با هم متفاوت است، نمازهاي آنها و آثار آن نمازها نيز مختلف مي­باشد؛ ولي به هر حال هيچ نمازي بدون اثر نخواهد بود، هر چند ميزان آن آثار كاملاً متفاوت است.

 
پي نوشت ها
[1] عنكبوت/ 49
[2] ري شهري، محمد، ميزان الحكمة، ج 5، ص 371، ح 10254، چاپ دفتر تبليغات اسلامي، 1362

مركز تخصصي نماز

چرا بايد نماز را به زبان عربي خواند؟

لازماست توجه داشته باشيد كه تنها نماز و لبيك در حج است كه بايد به عربي بيانشود و گرنه هيچ تكليف واجب ديگري نيازمند قرائت عربي نيست. قرائت قرآن هم امري مستحب است كه فارسي خواندن آن هم ارزشمند و مطلوب است، اگرچه قرائت آيات نوراني برتر و مطلوب­تر و داراي بركات بيشتري است.

اماخواندن نماز به صورت عربي و با همان الفاظ و كلماتي كه پيامبر و ديگر مسلمانان صدر اسلام مي‌خواندند، دلائل مختلفي دارد كه به برخي از آنها اشاره مي‌كنيم:

اول: اصل تعبّد

بهاين معنا كه شريعت اسلام، دستور به عربي خواندن نماز داده و با توجه به اينكه روح عبادت بر تسليم و تعبد استوار است، انساني كه مي‌خواهد خدا را عبادت نمايد، بايد كاري را انجام ‌دهد كه خواست خداوند است. طبق آيات و روايات و سيره پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلّم)، اين واجب و تكليف ديني، به اين شكل واجب شده است و براي انجام فرمان خدا بايد همان را انجام داد.

بايدبه اين نكته توجه داشته باشيم كه در مسائل عبادي، خواست و اراده نقشي ندارد، بلكه بايد آنها را طبق دستور شرع انجام دهيم تا مقصود و هدف و مصالحي كه شارع (خداوند) در نظر دارد و چه بسا ما از آن بي­خبريم، حاصل گردد.

همانگونه كه در اصل نماز تعبّد و تسليم وجود دارد، در اجزا و شرايط مختلف و از جمله عربي خواندن، اين نكته مهم نهفته است.

اميرمؤمنان(ع)در روايتي پس از بيان اينكه معناي اسلام، تسليم شدن در مقابل پروردگار استو علامت اين تسليم بودن در عمل آشكار مي‌شود، مي‌فرمايد: "مؤمن، بناي دين خود را بر اساس رأي و نظر شخصي نمي‌گذارد، بلكه بر آنچه از پروردگارش رسيدهبنيان مي‌نهد".[1]

دوم: زبان مشترك مسلمانان

اين امر به جهت ايجاد زباني مشترك ميان همه پيروان اسلام و در واقع فراهم سازي وحدت و پيوند بين المللي ديني است.

سوم: نبود معادل واژه ها

كلماتيكه در نماز است، به صورت دقيق در هيچ زباني ترجمه ندارد؛ يعني نمي‌توان همان مفاهيمي كه در اذكار نماز است، به صورت دقيق ترجمه كرد و آن را بيان نمود. چه بسا برخي از كلمات يا جملات معاني بسياري در خود جاي داده كه با يك يا چند جمله نتوان همه آنها را بيان نمود.[2]

براي مثال از سوره حمد نام مي‏بريم، هيچ ترجمه‏اي كه بتواند تمام مفاهيم آن را به زبان ديگر بيان كند، نيست. حتي تنها، كلمه "الله"،هيچ معادلي در زبان­هاي ديگر ندارد و تنها مي توان ترجمه آن را در قالب يكجمله بيان كرد. در مثال مذكور، كلمه "خدا" در زبان فارسي، تنها معادل فارسي آن است نه معني كلمه "الله".

ازطرف ديگر، تجربه زندگي انسان‌ها روشنگر اين حقيقت تلخ است كه آنجا كه دست‌هاي انساني در كارهاي مختلف دخالت كرده است، آن را به صورت‌هاي مختلف در آورده كه گاهي با اصل و حقيقت خود فاصله بسيار دارد. به عنوان مثال، در اديان امروزي، مفاهيم عبادي چنان مورد دستبرد و تحريف قرار گرفته كه روح عبادت كمرنگ شده و ديگر رغبت چنداني به انجام آن براي پيروانش باقي نمانده است، به همين علت آن ارتباط دائمي و هميشگي كه مسلمانان با خدا دارند را، در اديان ديگر مشاهده نمي‌كنيم.

يادآوري

اگرچهبا توجه به دلايلي كه اشاره شد، نماز بايد به زبان عربي خوانده شود؛ اما اين بدان معني نيست كه انسان نتواند به هيچ زبان ديگري با خداوند سخن بگويد. چنانچه در قنوت نماز كه قسمت خواستن حاجت‌ها است، به فتواي اكثر مراجع، انسان مي‌تواند به فارسي يا هر زبان ديگر سخن بگويد.[3]
همچنين، درب خانه خداوند مهربان براي گفت و گو و مناجات با خودش، هيچگاه به روي بندگان بسته نيست و انسان هر لحظه و ساعتي كه اراده نمايد، مي‌تواندبا زبان دلخواه خويش با او به راز و نياز بپردازد و -چنانچه اشاره شد- تنها در برخي امور مانند نماز است كه بنابر مصالح كلي، بايد به زبان عربي خوانده شود.

پي نوشت ها

[1] علامه مجلسي ، بحارالانوار ج 65 ص 309 ، نشر اسلاميه تهران ، بي تا
[2] استاد محمدتقي مصباح يزدي، قرآن‏شناسي، ص 102 - 92، با تلخيص، مؤسسه آموزش و پژوهشي امام خميني، 1380 هـ. ش.
[3] توضيح المسائل سيزده مرجع مساله 1135

مركز تخصصي نماز

نقش نماز در مقابله با تهاجم فرهنگي و دشمن شناسي چيست ؟

ازآنجا كه دين و ارزش­هاي ديني همواره بسان سدّي عظيم جلوي طغيانگري وسركشي دشمنان راگرفته است، آنها نيز همواره در پي شكستن اين مانع مهم هستند. نمازبه عنوان عبادتي جامع نقش مهمي درخنثي كردن تهاجمات فرهنگي دشمن دارد كه عبارتند از:
1. همراهي با ولايت اهل بيت
بر اساس روايات اگر نماز با بهترين شرايط اقامه شود ولي همراه با ولايت رهبران معصوم نباشد قبول نيست و از سويي رهبران معصوم، همواره خط مقدم مبارزه با دشمن و نشان دادن حيله­ ها و ترفندهاي آن­ها بوده­ اند و پيروان خود را به مبارزه و شناخت دشمن دعوت كرده­اند.

2. تعميق و بينش در دين
برايمبارزه با دشمن وشناخت او تعميق وبينش ديني لازم است. يكي از راه­هاي به دست آوردن اين مهم، نماز است. برخلاف تصور بعضي كه نماز را يك كار تكراري وبي اثر مي­دانند در حقيقت نماز نردباني است كه موجب بالا رفتن معرفت و ايمان انسان مي­شود و اين اعمال به ظاهر تكراري مانند ضربه كلنگي است كه براي حفر چاه زده مي­شود، همين ضربه­هاي به ظاهر تكراري انسان را به آب مي­رساند.

3. راه شناسي
دشمن براي گم كردن راه حقيقت راه­هاي انحرافي و شبيه به حق را فراروي حق طلبان قرار مي­دهد لذا خواسته­ها و توقعات و نياز­هاي دروني، انسان را به سويي مي­كشاند واز طرفي وسوسه ­هاي شيطاني و راه­هاي طاغوتي به سوي ديگر. در نماز است كه انسان به همه اين راه­ها پشت پا مي­زند و دائم از خداوند راه مستقيم مي­خواهد كه با يافتن اين راه اسير بيراهه ­هاي دشمن نمي­شود.

4. مبارزه وترس دشمن از نماز
راهبر اندازي دشمن مبارزه است. اين قدرت مبارزه را نماز به انسان مي­دهد. درسوره هود آيه 87 آمده است كه مشركين به حضرت شعيب مي­گفتند:
اي شعيب آيا نمازت به تو امر مي­كند كه در مقابل آيين ما بايستي و نگذاري ما راه نياكان خود را برويم؟ از اين آيه معلوم مي­شود كه دشمن هم مي­داند نماز انسان را شخصي با صلابت، مقاوم و مبارز مي­كند. ترس دشمن ازنماز عيد امام رضا (ع) وكشتن مردي توسط منصور دوانيقي به خاطر گفتن الله اكبر در كنار كاخ او دليل بر اين مدعي مي­باشد.

مركز تخصصي نماز
مزيناني

مگر در ارتباط با خدا مهم روح عبادت نيست پس چرا بايد اعمال ظاهري مثل نماز را انجام داد؟

سئوال:ما خداوند را قبول داريم و او را دوست داريم؛ اما چرا بايد نماز را با ايناحكام خواص بخوانيم. مگر نمي‌شود خدا را با دعا  و در دل خواند و به ياد اوبود؟ اگر هدف نزديكي به خداست كه با آن هم انجام مي‌شود؟

 دوست عزيز! جوابي كه به ذهنم مي‌آيد را با دو مثال به شمامي‌گوييم.
اولي:وقتي مي‌خواهيم براي دوستي هديه‌اي بريم، هديه را مناسب شان و جايگاه او انتخاب مي‌كنيم. آن هم بر اساس شناختي كه از خصوصيات و خواسته‌هاي او داريموگرنه هديه ما اگر در شان اونباشد نه تنها طرف از هديه ما خوشحال نمي‌شود بلكه از ما ناراحت نيز مي‌شود.يعني هم سيخ سوخته و هم كباب!

اما در مورد عبادت خداوند: اول اينكه شما هم قبول داريد كه ما حقيقت خداوند را نمي‌توانيم درك كنيم، پس نمي‌دانيم چه كنيم كه او از ما رازي شود و چه هديه‌اي  را ببريم. دو اينكه مي‌دانيم كه نزديكترين انسان‌ها به او كه انبيا و امامان هستند به ما راه به دست آوردن رضايت خداوند را نشان داده اند و اگر ما از آن راه وارد نشويم و خود راهي دگر را انتخاب كنيد در قيامتبه ما‌خواهند گفت: آن راه و نوع عبادتي كه ما را راضي مي‌كرد و به تو دستور داده‌بوديم را آوردي؟!
اگر بگوييم خدايا ما سال‌ها تو را به نوعيديگر عبادت كرده‌ايم، ندا مي‌آيد كه بنده‌ من: مگر من را حكيم نمي‌دانستي؟...مگر حكيم دستور لغوي مي‌دهد؟ آنچه من دستور داده‌ بودم باعث رشد وكمال تو بود نه آنچرا كه تو گمان مي‌كردي كه من دوست دارم.

 مثال دوم من: كشاورزي كه ميخواهد محصول خوبي ازكار وتلاش يك ساله اش حاصل كند نياز به دو چيز دارد.
1-     بذر عالي
2-    زمين مستعد. اين دوبايد باهم باشدتا برداشت خوبي نصيب انسان بشود روح عبادت آن  زمين مستعدي است كه اعمال ظاهري ماكه حكم بذر را دارند دران پرورش يابند وموجبات سعادت فراهم شود.
درست است كه حال خوب داشتن لازم است، اما اگر بزر درستي كاشته نشود. نبايد انتظار داشت كه به نتيجه برسيم. اگربذر علف كاشتيم بهترين زمين هم نمي‌تواند از آن گندم بروياند! اتفاقا چون مستعد بوده، زمين تبديل به علف زاري با علف‌هاي قوي ميشود كه از بين بردن آن سخت مي‌شود.

مركز تخصصي نماز
مزيناني

تعقيب يعني چه وچه چيزهايي تعقيب به شمار مي آيد ؟

تعقيباز عقب به معناي چيزي كه بعد از چيز ديگر مي آيد است ودر اصطلاح به برخي اذكار وادعيه اي كه مستحب است انسان آن را انجام دهد تعقيبات نماز گويند حال ممكن است آياتي از قرآن باشد همانند آيات آخر سوره بقره كه بعد از نمازعشا مستحب است يا آنكه دعا وذكر ويا حتي گريه وتضرع به درگاه خداوند منان باشد

 ــ تعقيب بعد از نماز چه آثاري دارد ؟
استجابت دعا
امامصادق فرمودند : خدواند نماز را دربهترين زمانها واجب نموده است پس حاجات خود را بعد از نماز هاي واجب از خدا بخواهيد  ويا اينكه پيامبر اعظم فرمودند :كسي كه نماز واجبي را بگذارد بعد از آن يك دعاي مستجاب براي او خواهد بود .

كامل شدن نماز
جلب خشنودي خداوند وملائكه

رحمت الهي و بهشت
يكي از مهمترين تعقيبات بعد از نماز سجده شكر است كه گفتن حد اقل سه مرتبه شكرا للهدر سجده است. امام صادق عليه السلام :سجده شكر بعد از نماز، دليل كامل شدننماز و خشنودى خدا و خوشامدن و اعجاب فرشتگان است . خداوند از آنان مى پرسد: پاداش اين بنده شاكر چيست ؟ مى گويند: رحمت تو، بهشت تو، حلّ مشكل او، ... خداوند مى فرمايد: همانگونه كه او از من تشكّر كرد، من هم از او سپاسگزارم . اين جمله مى فهماند كه رضايت و سپاس الهى از همه نعمت ها برتر است.

بخشش گناهان
مهمترين تعقيب نماز تسبيحات حضرت زهراست كه امام صادق فرمودند هر كس تسبيحات حضرت زهرا را بلافاصله بعداز نماز انجام دهد خداوند گناهانش را مي آمرزد .

توسعه رزق
بعد از نماز صبح و نماز عصر به تعقيب تاكيد بيشتري شده است از امام صادق نقل شده است :  التَّعْقِيبُ بَعْدَ صَلَاةِ الْفَجْرِ يَعْنِي بِالدُّعَاءِ أَبْلَغُ‏ فِي‏ طَلَبِ‏ الرِّزْقِ‏ مِنَ الضَّارِبِ فِي الْبِلَاد. تعقيب بعد از نماز صبح سريعتراز تلاش براي طلب روزي انسان را به رزق مي رساند  از دعاهاي ديگر رزق را براي انسان ايجاد مي كند .

 دعوت شدن به ميهماني خداوند
 صادق آل محمد عليهم السلام فرمودند : من صلى صلوة و عقب الى اخرى فهو ضيف الله و حق على الله ان يكرم ضيفه.هر كه نماز فريضه كند و بعد از آن تعقيب بخواند تا نماز ديگر (يعنى به خواندن دعاهايى كه بعد از نماز بايد خواند و قرائت قرآن و غيره مشغول گردد تا وقت نماز ديگر) پس آن بنده مهمان خدا مى باشد و حق است بر خداى - عزوجل -اينكه اكرام كند مهمان خود را.

زياد شدن شرافت انسان

نوشته شدن حسنات و پاك شدن سيئات

بالا رفتن درجات
قالعلى - عليه السلام -من جلس فى مصلاة ثانيا رجليه يذكر الله - تبارك الله وتعالى - وكل الله - عزوجل - به ملكا يقول : ازدد شرفا تكتب لك الحسنات و تمحى عنك السيئات و تبنى لك الدرجات حتى ينصرف. امير بيان فرمودند :كسى كه درجايگاه نمازش بنشيند، و به ذكر خداى تعالى و به تعقيبات بپردازد خداوند فرشته اى را بر او ماءمور و موكل مى گرداند كه به وى مى گويد:
اى نمازگزارى كه مشغول به دعا هستى ، به شرف و كرامت و فضيلت خودبيفزا (يعنى بيشتر و زيادتر دعا كن ) كه از براى تو حسنات ثبت مى گردد و سيئات و بديهايت محو و نابود مى شود و درجات براى تو افزون مى گردد و اين گفتگو ادامه دارد تا وقتى كه او از دعا و تعقيباتش فارغ شود (دعائم الاسلام ، ج 1 ص 165).

مركز تخصصي نماز

چرا بايد رو به قبله نماز خواند؟

قرآن كريم مى ‏فرمايد: "فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ حَيْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ شَطْرَه": پس روى كن به طرف مسجدالحرام و شما مسلمين نيز هر كجا باشيد، در نماز، روي خود را به سوي آن بگردانيد.[1]

 با توجه به اين آيات، مى ‏توان برداشت‏هاى زير را به دست آورد:
1. همان خدايى كه فرموده است: به هر طرف رو كنيد آنجا وجه خدا است "فأَينََما تُوَلُّوْا فَثَمَّ وَجْهُ اللّه":[2] و اين­كه او از رگ گردن به انسان نزديك‏تر است "و نَحْنُ اَقْرَبُ اِلَيْكُمْ مِنْ حَبْلِ الْوَريدِ"،[3] همان خدا دستور داده است كه به هنگام نماز به طرف مسجدالحرام نماز بخوانيد "فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ حَيْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ".

2.شَطر به معناى سمت و جانب است. البته ايستادن دقيق در محاذات [موازات، رويارو، رو به رو] خانه كعبه و حتى مسجدالحرام براى كسانى كه از دور نماز مى‏خوانند، بسيار مشكل است، اما ايستادن به سمت آن براى همه آسان است. هميندستور قرآنى به نوبه خود موجب پيشرفت علوم جغرافيا، هيئت، هندسه و رياضى در بين مسلمين گرديد؛ زيرا براى قبله‏يابى و تشخيص جهت آن، نيازمند اين علوم بودند.

3. اين­كه خدا همه جا هست و به هر طرف كه رو كنى روى اوو سوى او است، اين نتيجه را نمى ‏دهد كه پس به هر طرف مى ‏توان نماز خواند. در همه جا بودن خداوند يك مطلب است و جهت نماز مطلب ديگر. هرچند خداهمه زبان‏ها را مى ‏داند؛ ولى بايد نماز را به زبان عربى خواند و يا اين­كه خدا موجودى زمانى نيست؛ ولى نماز بايد در زمان خاص خودش خوانده شود.
حق‏تعالى به علل گوناگون، دستور داده است كه به طرف قبله واحد، به زبان واحد و با شرايط مشترك ديگرى نماز گزارده شود و اين دستور، علاوه بر پيشرفتو پيشبرد علم و دانش بشرى، مايه وحدت و هماهنگى بين مسلمانان نيز هست و تأثيرات و آموزش‏هاى فرهنگى ديگرى نيز به دنبال دارد. از طرف ديگر، در هر يك از اين دستورات، اسرار عرفانى شگرفي نهفته است كه در جاي خود بازگو شده است.

 پي نوشت ها
[1] . بقره/ آيه 144 و آيه 150.
[2] . بقره/ 115.
[3] . ق /16

مركز تخصصي نماز

 نماز در اديان گذشته چگونه بوده است ؟

پرستشو عبادت خداوند يكي از اصلي­ترين اموري است كه همه پيامران الهي مردم را به آن دعوت مي­كردند، قرآن اشاره دارد «اعبدوا الله» بنابر اين هيچ شريعت وديني از نماز جدا نبوده گرچه شكل ظاهري آن تفاوت داشته است مثلا زرتشتيان پنج نماز دارند كه هنگام طلوع آفتاب، ظهر، عصر، اول شب وهنگام خواب مي­خوانند. يهوديان دعاهايي دارند كه آنها را درساعت سوم، ششم ونهم روز اولو آخرشب وهنگام غذا خوردن مي­خوانند. مسيحيان نيز روز يكشنبه و بعضي روز شنبه دعاهاي دسته جمعي مي­خوانند[1].

البته لازم به يادآوري است كه آنچه پيروان حضرت موسي وحضرت عيسي انجام مي­دهند باا آنچه كه اين پيامبران بزرگوار آورده اند بسيار متفاوت است چراكه دستخوش تحريف شده است.

پي نوشت
[1] . نماز معراج خاكيان-ص16-18

 معيار قبولي نماز كدام است ؟

الف . رعايت حق نماز
 امام علي (ع) مي­فرمايند: تَعَاهَدُواأَمْرَ الصَّلَاةِ وَ حَافِظُوا عَلَيْهَا وَ اسْتَكْثِرُوا مِنْهَا وَ تَقَرَّبُوا بِهَا فَإِنَّهَا كانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتاباً مَوْقُوتاً ؛  امر نماز را مراعات كنيد و چنانكه بايد بپا داريد و در حفظ آن بكوشيد تا به قرب الهي برسيد. [1]

ب. رعايت حقوق مردم
 پيامبر ا كرم(ص) فرمودند:وَ قَالَ ص‏ مَنِ اغْتَابَ‏ مُسْلِماً أَوْ مُسْلِمَةً لَمْ يَقْبَلِ اللَّهُ تَعَالَى صَلَاتَهُ وَ لَا صِيَامَهُ أَرْبَعِينَ يَوْماً إِلَّا أَنْ يَغْفِرَ لَهُ صَاحِبُه‏؛ كسي كه از مسلماني غيبت كند تا چهل روز نمازش پذيرفته نمي­شود.[2]

ج. رعايت تغذيه حلال
  پيامبر اكرم(ص) فرموددند: الْفِرْدَوْسُ،عَنِ النَّبِيِّ ص قَالَ: مَنْ أَكَلَ‏ لُقْمَةَ حَرَامٍ‏ لَمْ تُقْبَلْ لَهُ صَلَاةٌ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً وَ لَمْ تُسْتَجَبْ لَهُ دَعْوَةٌ أَرْبَعِينَ صَبَاحاً وَ كُلُّ لَحْمٍ يُنْبِتُهُ الْحَرَامُ فَالنَّارُ أَوْلَى‏؛  كسي كه لقمه اي از حرام بخورد تا چهل شب نمازش قبول نمي­شود... .[3]

د. رعايت حقوق اهل بيت
اعتقاد به ولايت اهل بيت و رعايت حقوق ايشان معيار قبولي نماز است. عِدَّةٌمِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ حَنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: لَا يُبَالِي‏ النَّاصِبُ‏ صَلَّى أَمْ زَنَى‏  وَ هَذِهِ الْآيَةُ نَزَلَتْ فِيهِمْ-عامِلَةٌ ناصِبَةٌ تَصْلى‏ ناراً حامِيَةً [4]

ه . رعايت حقوق خانواده
پيامبرخدا(ص) فرمودند: هر گاه زني شوهرش را آزار دهد، اگر تمام عمرش را روزه بگيرد و شب­ها به عبادت پردازد و بنده­ ها آزاد كند و مال­ها در راه خدا انفاق نمايد، خداوند هيچ نماز و كار نيكي را از او نپذيرد تا آنگاه كه شوهرش را كمك و از خود راضي كند و­گر­نه آن زن نخستين كسي است كه به دوزخ مي­ رود. پيامبر خدا(ص) سپس فرمود : مرد نيز اگر در حق همسر خود آزار و ستمروا دارد، چنين گناه و عذابي خواهد داشت.[5]

پي نوشت ها
[1] . نهج البلاغة (للصبحي صالح) ؛ ؛ ص316
[2] . جامع الأخبار(للشعيري) ؛ ؛ ص146
[3] . بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏63 ؛ ص314
[4] . الكافي (ط - الإسلامية) ؛ ج‏8 ؛ ص160
[5] .  مجلسي؛ بحارالانوار؛ ج73، ص363.

مزيناني
مركز تخصصي نماز