پرتگاهي كه همه چيز را نابود مي كند!
عمليا بر زمينه ايمان و تقوا و براي جلب رضاي خدا بنا مي شود كه در اين صورت
شبيه بنايي مستحكم است ؛ در برابر تندبادها مقاوم و حافظ از سرما و گرما و
حوادث ناگوار مي باشد. اين عمل مبني بر ايمان و تقوا، مستحكم و پايدار و
بادوام است ، توشه آخرتي شخص مي گردد و در مهلكه ها نجات بخش او مي شود.
اماعمل و ايماني كه بر زمينه نفاق و دو رويي و تظاهر و بي ايماني و بي تقواييو تقوا نمايي بنا شده، به منزله بنايي است كه بر زميني بنا شده كه لبه
پرتگاه است ، زير آن خالي بوده و جهنم خروشان نهر ويرانگر در زير خالي شده
آن، جاري و مانند جهنم خروشان و بلعنده است. هر لحظه پرتگاه در معرض فرو
ريختن در نهر خروشان و ويرانگر مي باشد.
عمل منافقانه و غير استوار
بر مبناي ايمان و تقوا، بي ثباتي بناي بر زمين پرتگاه را دارد . با
تندبادهاي سهمگين ابتلاها و سكرات مرگ و قيامت نابود شده، در جهنم شعله ور
سقوط كرده، نابود شده، براي صاحبش دادرس و توشه راه نخواهد بود. صاحبش در
سكرات مرگ و قيامت دست خالي از عمل صالح و با انباري مملو از عمل ناصالح
است كه عذاب هاي دردناك براي او خواهد بود.
پاسخ شما به اين سوال خدا چيست؟
آياكسى كه بنياد [كار] خود را بر پايه تقوا و خشنودى خدا نهاده بهتر است يا
كسى كه بناى خود را بر لب پرتگاهى مشرف به سقوط پىريزى كرده و با آن در
آتش دوزخ فرو مىافتد؟ و خدا گروه بيدادگران را هدايت نمىكند
تابه حال پيش اومده براي خودتون يا اطرافيانتون كه يك عملي انجام دهيد ولي
اون عمل خيلي ماندگار بشه و خودتون هم از ماندگاريه عمل تعجب كنيد؟!
اصلاًچرا راه دور بريم ، چند روز پيش سالگرد مرد بزرگي بود كه 25 سال است كه
هرسال باشكوه تر از سال قبل از او و كاري كه انجام داد سخن به ميان مي آيد ،به طوري كه كار و ياد او جهاني شده به طوري كه حتي خود غربي ها و دشمنان
هم بر كار و عمل او سمينارها و جلساتي را مي گذارند و بر روي آن صحبت ها ميكنند ؛ او كسي نيست جز امام خميني رحمة الله عليه.
آن مردي كه با
داشتن تقوا و محور قرار دادن كارهايش تنها در مسير رضاي خدا و خشنودي او
بنايي را سازمان دهي كرد و به سرانجام رساند كه تا به الان دشمن هر چقدر
خواسته با راه هاي مختلف اصل اين بنا را ويران كند نتوانسته است .
برعكس چنين شخصيتي ، شاه و دستگاه او بود كه با آن نفاقي كه در كارها و
اعمالش داشت و با آن سرسپردگي و وابستگي به دشمن ، ساختماني به نام
شاهنشاهي را ايجاد كرده و چون مصالح محكم و خوبي براي ساختمان و بنا و
سازمان خود نداشت با يك طوفان از بين رفت و اثري از آن باقي نماند.
و آدمي وقتي اين جريان ها و سياست ها را مي بيند به ياد اين آيه قرآن مي افتد كه مي فرمايد :
أَفَمَنْأَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى تَقْوَى مِنَ اللّهِ وَرِضْوَانٍ خَيْرٌ أَم
مَّنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَىَ شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِي
نَارِ جَهَنَّمَ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ :
آياكسى كه بنياد [كار] خود را بر پايه تقوا و خشنودى خدا نهاده بهتر است يا
كسى كه بناى خود را بر لب پرتگاهى مشرف به سقوط پىريزى كرده و با آن در
آتش دوزخ فرو مىافتد؟ و خدا گروه بيدادگران را هدايت نمىكند.(109 / توبه)
ومۆيد اين بيان قرآن كلام حضرت علي(عليه السلام) است كه مي فرمايد : بنيان
تقوا چنان استوار و مستحكم است كه چيزي آن را نابود نمي كند و زراعتي كه
بذر آن بر سرزمين تقوا پاشيده شود و از آن آب خورد، هرگز تشنه نمي ماند.
پاسخ شما به سوال خداوند چيست؟ براي شما هم چنين موقعيت هايي پيش آمده؟
برچسب ها : مطالب ديني