فرد با تقوا چه ويژگي هايي دارد؟

تقوا

ويژگي هاي افراد با تقوى:

1- صبر در برابر مشكلات، صبر بر ترك گناهان و صبر بر انجام واجبات.

2- صداقت در گفتار و رفتار.

3- خضوع و فروتنى در انجام دستورات، بدون غرور و خود برتربينى.

4- انفاق از هر چه خداوند به آنان روزى كرده است.

5- مناجات‏هاى سحرى و آمرزش‏خواهى از خداوند.


در اين دو آيه خداوند به معرفى بندگان پرهيزكار كه در آيه قبل به آن اشاره شده بود پرداخته و شش صفت ممتاز براى آنها بر مى‏شمرد.

الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنا إِنَّنا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ قِنا عَذابَ النَّارِ (آل عمران ـ 16)

(پرهيزگاران)كسانى‏اند كه مى‏گويند: پروردگارا! به راستى كه ما ايمان آورده‏ايم، پس گناهان ما را ببخش و ما را از عذاب آتش حفظ فرما.

اولين صفت پرهيزكاران كه در آيه 16 مطرح شده اين است كه آنان با تمام دل و جان متوجه پروردگار خويش‏اند و ايمان، قلب آنها را روشن ساخته و به همين دليل در برابر اعمال خويش به شدت احساس مسئوليت مى‏كنند.

و در ادامه در آيه 17 مي فرمايد:

الصَّابِرِينَ وَ الصَّادِقِينَ وَ الْقانِتِينَ وَ الْمُنْفِقِينَ وَ الْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحارِ (آل عمران ـ 17)

(پرهيزگاران، همان) صابران و راستگويان و فرمانبرداران فروتن و انفاق كنندگان و استغفار كنندگان در سحرها هستند.

 

نكته‏ها:

ويژگي هاي افراد با تقوا در آيه 17 سوره آل عمران:

1 صبر در برابر مشكلات، صبر بر ترك گناهان و صبر بر انجام واجبات.

2 صداقت در گفتار و رفتار.

3 خضوع و فروتنى در انجام دستورات، بدون غرور و خود برتربينى.

4 انفاق از هر چه خداوند به آنان روزى كرده است.

5 مناجات‏هاى سحرى و آمرزش‏خواهى از خداوند. آرى! سحر مناسب‏ترين زمان براى دعاست. «1»

مفضلبن عمر مى‏گويد به امام صادق عليه السلام عرض كردم: نماز شب من فوت مى‏شودو من بعد از نماز صبح آن را قضا مى‏كنم؟ حضرت فرمودند: اشكالى ندارد، ولى آن را براى خانواده‏ات آشكار نكن، چون آن را سنّت مى‏پندارند و در اين صورتعمل به گفتار خداوند: «الْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحارِ» را ابطال مى‏كند

درآن هنگام كه چشم هاى غافلان و بى ‏خبران در خواب است و غوغاى جهان مادى فرو نشسته و به همين دليل حالت حضور قلب و توجه خاص به ارزش هاى اصيل در قلب مردان خدا زنده مى‏شود، به پا مى‏خيزند و در پيشگاه با عظمتش سجده مى‏كنند و از گناهان خود آمرزش  مى‏طلبندو محو انوار جلال كبريايى او مى‏شوند، و تمام ذرات وجودشان زمزمه توحيد سرمى‏دهد، و همان گونه كه با طلوع صبح، ظلمت شب برچيده مى‏شود و فيض عام پروردگار بر صفحه جهان مى‏نشيند، آنها نيز به دنبال زمزمه‏هاى عاشقانه سحرگاهان همراه با طلوع صبح، پرده‏هاى ظلمت غفلت و گناه از دل هايشان برچيده مى‏شود و انوار رحمت  و مغفرت و معرفت الهى بر دل هايشان فرو مى‏نشيند.

در برخى روايات آمده است: اگر كسى يك سال به طور مداوم، در قنوت نماز شب هفتاد مرتبه استغفار كند، مشمول اين آيه مى‏شود. «2»

ابىبصير از امام صادق عليه السلام درباره‏ى «الْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحارِ» پرسيد، حضرت فرمودند: رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله در نماز وتر هفتاد مرتبه استغفار مى‏كرد. «3»

مفضل بن عمر مى‏گويد به امام صادق عليه السلام عرض كردم: نماز شب من فوت مى‏شود و من بعد از نماز صبح آن را قضا مى‏كنم؟ حضرت فرمودند: اشكالى ندارد، ولى آن را براى خانواده‏ات آشكار نكن، چون آن را سنّت مى‏پندارند و در اين صورت عمل به گفتار خداوند: «الْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحارِ» را ابطال مى‏كند. «4»

 

نكته:

واژه"سحر" (بر وزن بشر) در اصل به معنى "پوشيده و پنهان بودن" است و چون در ساعات آخر شب پوشيدگى خاصى بر همه چيز حكومت مى‏كند، نام آن سحر گذاشته شدهاست لغت "سِحر" (بر وزن شعر) نيز از همين ماده است زيرا شخص ساحر دست به كارهايى مى‏زند كه اسرار آن از ديگران پوشيده و پنهان است.

عرب به ريه و شش نيز گاهى سحر (بر وزن بشر) مى‏گويد و اين هم به خاطر پوشيده‏ بودن درون آن مى‏باشد.

چرا در ميان اوقات شبانه روز تنها به وقت "سحر" اشاره شده است در حالى كه استغفار و بازگشت به سوى خدا در هر حال مطلوب است؟

تقوا به معناى انزوا، بى‏خبرى و گوشه‏گيرى نيست، متّقى بايد جامع كمالات باشد. «الصَّابِرِينَ وَ الصَّادِقِينَ وَ ...»

اينبراى آن است كه سحر به خاطر آرامش و سكوت و تعطيل كارهاى مادى و نشاطى كه بعد از استراحت و خواب به انسان دست مى‏دهد، آمادگى بيشترى براى توجه به خداوند به او مى‏بخشد و اين معنى را به آسانى با تجربه مى‏توان دريافت، حتىبسيارى از دانشمندان براى حل مشكلات علمى از آن وقت استفاده مى‏كردند. زيرا چراغ فكر و روح انسان در آن وقت از هر زمان پرفروغ ‏تر و درخشان ‏تر است و از آنجا كه روح عبادت و استغفار توجه و حضور دل مى‏باشد، عبادت و استغفار در چنين ساعتى از همه ساعات گران بهاتر خواهد بود.

 

پيام‏هاي آيه 16:

1ـ متّقين، همواره در انابه و دعا هستند. «يَقُولُونَ»

2ـ ايمان، زمينه‏ى عفو الهى  است. «آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنا»

3ـ عفو، از شئون ربوبيّت و لازمه‏ى تربيت است. «رَبَّنا» «فَاغْفِرْ لَنا»

4ـ ترس از قهر و عذاب خداوند، از نشانه‏هاى تقواست. «قِنا عَذابَ النَّارِ»

5ـ به كارهاى خوبتان اعتماد نكنيد. با آنكه اهل تقوا هستيد، باز هم از قهر الهى بايد ترسيد. «قِنا عَذابَ النَّارِ»

 

پيام‏هاي آيه 17:

1ـ هم رسيدگى به خلق، هم عبادت خالق. «وَ الْمُنْفِقِينَ وَ الْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحارِ»

2ـ تقوا به معناى انزوا، بى‏خبرى و گوشه‏گيرى نيست، متّقى بايد جامع كمالات باشد. «الصَّابِرِينَ وَ الصَّادِقِينَ وَ ...»

 

پي نوشت ها:

(1). تفسير مجمع البيان.

(2). تفسير أطيب البيان من لا يحضر، ج 1، ص 309.

(3). تهذيب الاحكام، ج 2، ص 120.

(4). مستدرك، حديث 3259.


منابع:

تفسير نور ج 2

تفسير نمونه ج 2

تهذيب الاحكام، ج 2

تفسير أطيب البيان من لا يحضر، ج 1





 برچسب ها : مطالب ديني - مطالب قراني