آزادى بخشى، خاصيت هر امام بر حق

از جمله كلماتى كه ما زياد درباره وجود مقدس على (ع) استعمال مى كنيم كلمه "مولا" است. مولاى متقيان، مولى الموالى و گاهى "مولا" بطور مطلق. مولا چنين فرمود، به قول "مولا" چنين. اين كلمه را اول بار شخص مقدس پيامبر اكرم درباره امام على عليه السلام در آن جمله معروف كه شيعه و سنى درباره آن اتفاق نظر دارند اطلاق كرد. فرمود: «من كنت مولاه فهذا على مولاه» آنكه من مولاى او هستم، اين على (كه من دست او را بلند كرده ام) مولاى اوست. بگذريم از اينكه در قرآن هم آيه اى هست كه اين كلمه در آن به كار رفته و در تفسير آن وارد شده كه مقصود على (ع) است، آنجا كه مى فرمايد: «فان الله هو مولاه جبريل و صالح المؤمنين والملائكة بعد ذلك ظهير؛ بى ترديد خداوند خود ياور اوست، و گذشته از اين جبرئيل و نيكوكار مومنان (على عليه السلام) و فرشتگان هم پشتيبانند» (تحريم/ 4). ولى اين جمله اى كه عرض كردم نص صريح رسول اكرم است.

كلمه مولا يعنى چه؟ همين قدر اجمالا عرض مى كنم كه مفهوم اصلى اين كلمه "قرب" و "دنو" است. در مورد دو چيز كه پهلوى يكديگر و متصل به يكديگر باشند، كلمه "ولاء" يا "ولي" يا كلمه "مولا" به كار برده مى شود و لهذا غالبا در دو معنى متضاد به كار مى رود. مثلا به خداوند اطلاق مولا نسبت به بندگان شده است و بالعكس به آقا هم اطلاق شده، و به غلام هم گفته مى شود. يكى از معانى كلمه "مولا" كه مقصودم همين است "معتق" يعنى آزاد كننده است. به كسى كه آزاد مى شود "معتق" مى گويند. كلمه مولا هم به "معتق" اطلاق شده است و هم به "معتق" يعنى هم به آزاد كننده مولا مى گويند، هم به آزاد شده. اينكه رسول اكرم فرمود: «من كنت مولاه فهذا على مولاه» مقصود چيست؟ مقصود كداميك از معانى مولا است؟

من نمى خواهم بگويم كه چه معنائى از نظر عقيده خودم در اينجا درست است ولى به مناسبت بحثم عرض مى كنم: ملاى رومى همين حديث را در مثنوى آورده و يك ذوقى به خرج داده است و از كلمه مولا معنى "معتق" يعنى آزاديبخش را گرفته است. ظاهرا در دفتر ششم مثنوى است. داستان معروفى دارد. داستان قاضى خيانتكار و زن، كه قاضى مى خواهد در صندوق مخفى بشود، او را مخفى مى كنند و به دوش حمال مى دهند. بعد قاضى به آن حمال التماس مى كند كه هر چه مى خواهى به تو مى دهم تو برو معاون مرا خبر كن تا بيايد اين صندوق را بخرد. معاون او را خبر مى كنند، مى آيد صندوق را مى خرد و او را آزاد مى كند. بعد ملا از اينجا گريز مى زند، مى گويد: همه ما در صندوق شهوات تن زندانى هستيم ولى خودمان نمى دانيم، احتياج به آزاد كننده اى داريم كه ما را از اين صندوق شهوات نفس و بدن نجات بخشد. انبياء و مرسلين آزاد كننده و نجات بخش هستند. سپس مى گويد:

زين سبب پيغمبر با اجتهاد

نام خود وان على مولا نهاد

گفت هر كس را منم مولا و دوست

اين عم من على مولاى اوست

كيست مولا آنكه آزادت كند

بند رقيت ز پايت بر كند

خوب، اين واقعا يك حقيقتى است، يعنى قطع نظر از اينكه معنى جمله: «من كنت مولاه فهذا على مولاه» همين باشد، يا نباشد، يعنى پيغمبر كه خودش و على را مولا نام نهاد به اعتبار آزاد بخشى بود يا نبود، اين خود حقيقتى است كه هر پيغمبر بر حقى، براى آزاد كردن مردم آمده است و خاصيت هر امام بر حقى همين جهت بوده است.

منبع : آزادى معنوى، استاد مطهرى، صفحه 15-14




 برچسب ها : امامت