6كليد خوشبختي و سعادت در قرآن
در فرهنگ قرآن براي كساني كه به
رستگاري و سعادت رسيده اند ويژگيهاي خاصي بيان شده است. براي كساني كه
طالب فلاح و راستگاري هستند بسيار لازم است جوياي منطق قرآن شوند و از آن
ملاك و معيار ها با خبر شوند تا اينكه خود را با آن وازن الهي تطبيق داده ودر نهايت فلاح و رستگاري خود را تضمين نمايند.
كليد اول: عبادت و نماز خاشعانه
در منطق قرآن كساني كه در دنيا توانسته باشند خداي متعال را خاشعانه
عبادت كنند رهنمود ميشوند. بعضي افراد هرچند در دنيا نماز را ترك نمي كنند
ولي نماز خواندن آنها داراي ويژگي خشوع نيست و چه بسا اين عدم خشوع در نمازتاثير واقعي بندگي را در آنها نداشته باشد.
قرآن مجيد يكي از ويژگي هاي مۆمنان رستگار را خشوع در نماز معرفي مي
نمايد:«قَدْ اَفْلَحَ الْمُۆْمِنُونَ الَّذِينَ هُمْ فِي صَلاتِهِمْ
خاشِعُونَ[مومنون/2-1]به تحقيق رستگار شدند مۆمنان، آنان كه در نمازشان
خشوع دارن».
" خاشعون" از ماده" خشوع" به معنى حالت تواضع و ادب جسمى و روحى است كه
در برابر شخص بزرگ يا حقيقت مهمى در انسان پيدا مىشود، و آثارش در بدن
ظاهر مىگردد.
كليد دوم: نزديكي به لغويات ممنوع
وَ الَّذينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ [مومنون/3] و آنها كه از لغو و بيهودگى روىگردانند»
يكي از موانع كمال و رسيدن به سعادت و رستگاري اشتغال به كارهاي لغو و
بيهوده است. كساني كه در دنيا نتواستهاند مرز ميان كارهاي خوب وكارهاي لغوو بيهوده را جدا كنند خود را از درجات سعادت محروم ساخته است.
البته اين نكته حائز اهميت است لغو تنها شامل سخنان و افعال بيهوده
نمىشود بلكه افكار بيهوده و بى پايهاى كه انسان را از ياد خدا غافل و از
تفكر در آنچه مفيد و سازنده است به خود مشغول مىدارد همه در مفهوم لغو جمعاست.
كليد سوم: از پرداخت زكات امتناع نميكند
وَ الَّذينَ هُمْ لِلزَّكاةِ فاعِلُونَ [مومنون/4] و آنها كه زكات را انجام مىدهند».
در فرهنگ قرآني كساني كه در زندگي دنيايي خود سهمي از اموال و داشته خودرا به عنوان زكات در اختيار نيازمندان قرار مي دهند در زمره رستگاران قراردارند.
يكياز موانع كمال و رسيدن به سعادت و رستگاري اشتغال به كارهاي لغو و بيهوده
است. كساني كه در دنيا نتواستهاند مرز ميان كارهاي خوب و كارهاي لغو و
بيهوده را جدا كنند خود را از درجات سعادت محروم ساخته است
كليدچهارم: از آلودگي بي عفتي بدورند
از جمله زيبا ترين مولفه ها و شاخص هاي افراد رستگار و سعادتمنددر فرهنگقران دوري از بي عفتي و روابط نامشروع است.خداوند متعال در اين خصوص مي
فرمايد:
«وَالَّذينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ [مومنون/5] و آنها كه دامان خود را (از آلودهشدن به بىعفتى) حفظ مىكنند».
كليد پنجم: توبه و رجوع به درگاه الهي دارند
شايد زندگي كردن بدون گناه كار سختي باشد ولي يقيناً غير ممكن نيست. وليبا اين حال اگر انسان در حيات دنيوي خود مرتكب فعل حرامي شد نبايد درهاي
رحمت الهي را به روي خود بسته ببيند چرا كه اين باور خود از بدترين گناهان
به حساب مي آيد در منطق قرآن كساني كه به سوي خداي متعال بازگشت ميكنند
رستگارند:
«وتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَميعاً أَيُّهَا الْمُۆْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ
تُفْلِحُون[نور/31] و همگى بسوى خدا بازگرديد اى مۆمنان، تا رستگار شويد!».
كليد ششم: رعايت تقواي الهي
رعايت تقواي به اين معنا ست كه انسان متقي داراي صفتي مي شود كه او را
از گناه و نافرماني خداوند متعال، باز ميدارد و بر طاعت و بندگي او
برميانگيزد. خداوند متعال در وصف و سرانجام تقواي الهي مي
فرمايد:«فَاتَّقُوا اللَّهَ يا أُولِي الْأَلْبابِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[مائده/100] از (مخالفت) خدا بپرهيزيد اى صاحبان خرد، شايد رستگار شويد!».
موانع سعادت و خوشبختي
1. اعراض از ذكر خدا
"و هركس از ياد من روي گردان شود، زندگي (سخت و) تنگي خواهد داشت."(1)
از اين آيه استفاده مي شود كه روي گرداني از ياد خدا زندگي سخت و
پرمشقتي را به دنبال داشته و مانع از رسيدن انسان به سعادت و خوشبختي است.
2. عصيان و تمرد از احكام الهي
"و آن كس كه نافرماني خدا و پيامبرش را كند و از مرزهاي او تجاوز نمايد،او را در آتشي وارد مي كند كه جاودانه در آن خواهد ماند، و براي او مجازاتخواركننده اي است." (2)
هر كه درمقام عصيان و تمرد برآيد و از حدود اسلام بدر رود، سيرت آن خلود در شقاوت و شعله هاي آتشين است."(3)
3. بدعت در دين
"نگوييد: اين حلال است و آن حرام... به يقين كساني كه به خدا دروغ مي بندند، رستگار نخواهند شد." (4)
از اين آيه شريفه استفاده مي شود كه بدعت در دين و نسبت دادن احكام به
خدا بدون دليل، موجب محروميت ازرستگاري و سعادت ابدي است، زيرا ريشه بدعت
گذاري در دين،گفته هاي بي اساس و دروغين است و اين كار نزد خدا حرام و باعثمحروميت فرد از رستگاري و سعادت دنيا و آخرت خواهد بود.(5)
"وآن كس كه نافرماني خدا و پيامبرش را كند و از مرزهاي او تجاوز نمايد، او
را در آتشي وارد مي كند كه جاودانه در آن خواهد ماند، و براي او مجازات
خواركننده اي است"
4. معصيت و گناه
و آن كس كه نفس خويش را با معصيت و گناه آلوده ساخته، نوميد و محروم گشته است.(6)
از آيه شريفه استفاده مي شود كه معصيت و گناه، سبب محروميت از رستگاري و سعادت، و عامل رسيدن به شقاوت و بدبختي است.
5. ظلم و بيدادگري
"مسلما ظالمان، رستگار نخواهند شد." (7)
از اين آيه برداشت مي شود كه ظالمان، بيدادگران و ستمگران از فلاح،
رستگاري و سعادت بي بهره اند و نصيبي نخواهند برد، و در گروه شقاوتمندان و
تيره بختان قرار خواهند گرفت. (8)
6. غفلت
به يقين، گروه بسياري از جن و انس را براي دوزخ آفريديم، آنها دلها
]=عقلها[يي دارند كه با آن (انديشه نمي كنند، و) نمي فهمند؛ و چشماني كه باآن نمي بينند، و گوشهايي كه با آن نمي شنوند؛ آن ها هم همچون چهارپايانند،بلكه گمراهتر! اينان همان غافلانند (چرا كه با داشتن همه گونه امكانات
هدايت، باز هم گمراهند). (9)
7. هواپرستي
"آيا ديدي كسي را كه معبود خود را هواي نفس خويش قرار داده و خداوند او
را با آگاهي (بر اين كه شايسته هدايت نيست) گمراه ساخته و بر گوش و قلبش
مهر زده و بر چشمش پرده اي افكنده است؟ با اين حال چه كسي مي تواند غير از
خدا او را هدايت كند؟! آيا متذكر نمي شويد؟!" (10)
پي نوشت ها:
1. طه(20)، آيه.124
2. نساء (4)، آيه .14
3. آقاسيدمحمد حسيني همداني، انوار درخشان در تفسير قرآن، پيشين، ج 3، ص .366
4. نحل (16)، آيه .116
5. آيات شريفه ديگري به اين مانع اشاره دارد از جمله: انعام (6)، آيه 21، يونس (10)، آيه .70
6. شمس (91)، آيه .10
7. انعام (6)، آيه .21
8. آيات ديگري نيز به اين مانع اشاره دارد، از جمله: انعام (6)، آيه 135؛ قصص (28)، آيه .37
9. اعراف (7) آيه .179
10. جاثيه (45)، آيه 23